دکتر محمد هاشمی: شایدجهالتی در جوامع دینی باشد که اصلا ربطی به دین ندارد
پدر حقوق عمومی ایران و عضو شورای عالی کمیسیون حقوق بشر اسلامی گفت: جامعه اسلامی یک جامعه حقوق بشری است. یک جامعه اسلامی وجود دارد که اسلام در اندرون آن است و یک جامعه اسلام نما نیز مطرح است.
به گزارش مسجدنیوز،دکتر محمد هاشمی به مناسبت روز حقوق بشر اسلامی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا درباره نسبت اسلام و حقوق بشر اظهار کرد: اسلام، نظامی اجتماعی است که سعادت انسان ها را به عنوان کمال مطلوب مورد توجه قرار می دهد و بعثت پیامبران هم همین است که مردم را ارشاد کنند و آنها، خود با بهره گیری از تعالیم اسلامی به اقامه قسط و عدل بپردازند. این آیه مشهور سوره حدید را همه می شناسند که «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط». در سخن از این نگاه ابتدا حیات انسانی را به طور کلی و بعد روابط اجتماعی و حقوق بشر را مورد نظر قرار دادم.
او با اشاره به اینکه آنچه در باب حیات انسانی مسلم است، یکی حیات فردی انسان و دیگری جامعه نمونه اسلامی است، گفت: اصل اولی که در حیات فردی می تواند وجود داشته باشد، اصل کرامت انسانی است که آیه آن مشهور است و همه با آن آشنایی دارند؛ «و لقد کرمنا بني آدم و حملناهم في البر و البحر...». البته کرامت، انواع کرامت ذاتی و کرامت اکتسابی دارد. به دلیل آزاد بودن انسان ها، نتیجه اعمال آنها هم در اینجا مطرح است که اگر کسی بیشتر کار خوب انجام دهد، ارزش بیشتری می دارد.
حیات فردی مبتنی بر کرامت انسانی است
هاشمی با بیان اینکه حیات فردی مبتنی بر کرامت انسانی است، به آیه «یا أیها الناس إنا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا إن أکرمکم عندالله أتقاکم» گفت: انسان ها به هر حال در شعوب و قبایل قرار دارند یعنی اجتماعی هستند؛ این جامعه اسلامی است. در نگاه از زاویه انسانی و حقوق بشری به این موضوع مشخص می شود که در جامعه نمونه اسلامی انگاره هایی وجود دارد.
انگاره های جامعه نمونه اسلامی
او انگاره اول را اصل برابری مردم خواند و افزود: انگاره دوم این است که اصالت فرد و جامعه، همه وجود دارد بدین معنا که هر فردی آزادی خود را دارد اما همبستگی در کنار یکدیگر را نمی توان نادیده گرفت. اصل سومی که برای جامعه نمونه اسلامی تصویر می کنم، اعتدال و میانه روی است یعنی دین اسلام، دین افراط و تفریط نیست و در آن اعتدال و میانه روی وجود دارد. تصور می کنند که دین اسلام تنها به آخرت نگاه می کند، در حالی که اتفاقا در اندرون دین اسلام دنیا را هم مدنظر دارند. در اعتدال و میانه روی این یعنی انسان هم باید به دنیا و هم به آخرتش برسد.
عضو شورای عالی کمیسیون حقوق بشر اسلامی با اشاره به آیه 77 سوره قصص که برای آخرتت تلاش کن اما دنیایت را فراموش مکن، گفت: این همان معنای اعتدال و میانه روی که یکی از مظاهر جامعه نمونه اسلامی است. اصل چهارم، اخوت و همبستگی است. اسلام، اخوت و همبستگی را همچون برادری می داند. در آیه 103 سوره آل عمران گفته شده است که «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا واذكروا نعمت اللّه عليكم اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا» یعنی مظهر بارز همزیستی مسالمت آمیز انسان، برادری است؛ برادری نعمت است.
او تصریح کرد: مسوولیت همگانی، پنجمین اصل در جامعه نمونه اسلامی است یعنی مردم در مقابل یکدیگر مسووول هستند بنابراین هر کسی کار خوب یا بدی انجام دهد، مسوولیت آن را دارد، اما از طرف دیگر همبستگی مطرح است و این حدیث نبوی که «الا كلكم راعٍ و كلكم مسئول عن رعيته» یعنی همه به هر حال مسوولیت دارند. این در خصوص حیات فردی بود که کرامت و آن جامعه نمونه مطرح شد.
اصول حاکم بر روابط اجتماعی در اندیشه اسلامی
هاشمی با بیان اینکه در روابط اجتماعی و حقوق بشر، اصولی در اندیشه اسلامی وجود دارد که آنها را نمی توان نادیده گرفت، گفت: اصول حاکم بر روابط اجتماعی، سه اصل است. اصل اول، برابری است بنابراین همه افراد با همدیگر برابر هستند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد و این را نمی توان نادیده گرفت. اصل دیگر، مسوولیت است و انسان ها در مقابل یکدیگر مسوول هستند و در این خصوص نیز نمی توان مسوولیت را نادیده گرفت. انسان ها در کنار همدیگر زندگی همبستگانه و دوستانه دارند و به گفته پیامبر(ص) اگر کسی شبی را صبح کند و در امور مسلمین تلاش نکند، اصلا مسلمان نیست. زمانی که اصل مسوولیت مطرح می شود، همه مسوول یکدیگر هستند؛ «الا كلكم راعٍ و كلكم مسئول عن رعيته».
او ادامه داد: اصل دیگر در روابط اجتماعی، همبستگی است. انسان ها به هر حال با همدیگر همبستگی دارند، اما چون پای دین به میان می آید، در اینجا حالت اسلامی و انسانی پیش می آید. بر این اساس اصل همزیستی که در قرآن مطرح است، یکی همزیستی اسلامی و دیگری همزیستی انسانی است. همزیستی اسلامی در اینجا به معنای زدودن عداوت ها و میل به الفت قلوب است. آیه 103 سوره آل عمران که « و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا...» در زمینه همزیستی بیان شده است که اگر دشمن هم دارید، شما بروید دوستی کنید.
هاشمی با اشاره به اصل همزیستی انسانی گفت: درست است یک عده مسلمان، عده ای کافر و بی دین، عده ای دیگر مسیحی و ... هستند اما انسانیت را که نمی توان نادیده گرفت. به همین علت است که در این خصوص برای انسان ها رابطه مطلوبی ذکر می شود. یکی از رابطه های مطلوب آن این است که با اهل کتاب خوب برخورد کنید، غذای آنها به شما و غذای شما به آنها حلال است و روابط دوستانه با هم داشته باشید. این موارد نکاتی است که نمی توان نادیده گرفت، در این خصوص در روابط گوناگون فردی و اجتماعی، مجادله احسن است و به طور کلی اگر کسی دین هم نداشته باشد، در آیات قرآن گفته شده است که اکراهی در دین نیست، اما تذکر داده می شود.
او با بیان اینکه حقوق بشر در اندرون دین اسلام به طور منطقی نهفته است، اظهار کرد: در آن ضمن کرامت ذاتی و اکتسابی موجود، جامعه نمونه اسلامی ترسیم می شود. در این ترسیم جامعه نمونه اسلامی، همان اصول متعددی که ذکر شد، وجود دارد و در روابط اجتماعی که توضیح داده شد، سه اصل اساسی برابری و مسوولیت و همزیستی را نبایدفراموش کرد. به این ترتیب جامعه اسلامی یک جامعه حقوق بشری است.
این عضو شورای عالی کمیسیون حقوق بشر اسلامی تصریح کرد: یک جامعه اسلامی وجود دارد که اسلام در اندرون آن است و یک جامعه اسلام نما نیز وجود دارد. اسلام هدف است اما متاسفانه بعضی آن را به عنوان وسیله برای ارضای عقده ها و علایق شخصی خود به کار می گیرند. خدا را بهانه می کنند و هر کار می خواهند انجام می دهند. در حالی که اسلام، دین برابری، برادری و اخوت است، اما مشاهده می شود دین از دو جهت اجتماعی و کسانی که خود را بالاتر از دیگران می دانند، مانند مغ های زرتشتی، خاخام های یهودی، آبای کلیسا و ... ابزاری برای اقتدارگرایی می شود و برای اینکه بر جامعه مسلط باشند، از عناوین دینی استفاده می کنند. این موضوعی است که از نظر جامعه شناختی قابل بررسی است.
مردم گرفتار یک دین نمایی هستند که ربطی به اسلام ندارد
او ادامه داد: از نظر فردی هم مشاهده می شود که فرهنک جوامع در ارتباط با دین، کمبودهایی دارد و افراد، با دین بیش از اینکه ماهوی باشد، شکلی برخورد می کنند. این در حالی است که دین، محتوایی و ایمان، معرفت قلبی است و برابری و دوستی و محبت در دین نهفته شده است. در این خصوص باید به اصل دین مراجعه کرد که «اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست در مسلمانی ماست». در حقیقت مردم گرفتار یک دین نمایی هستند که اصلا ربطی به اسلام ندارد.
هاشمی با اشاره به جمله معروف سید جمال الدین اسدآبادی که در غرب یک مسلمان ندیدم اما اسلام بود و در کشورهای اسلامی همه مسلمان بودند و خبری از اسلام نبود، گفت: به همین جهت است که متاسفانه دین حالت نمایشی به خود گرفته است و برخی برای ارضای خودخواهی های خود خدا را بهانه می کنند و از خدا مایه می گذارند.
او با تاکید بر اینکه یک اسلام راستین قلبی و یک اسلام نمایشی داریم، گفت: متاسفانه در حال حاضر در مواردی این اسلام نمایشی برتری پیدا کرده است، علت آن چیست؟ از آنجا که اکثر جوامع حالت جاهلیت داشتند، کسانی که دست اندرکار ترویج دینی بودند، قدرت پیدا کردند و این قدرت به یک سلسله طبقاتی برتر تبدیل شده است. در این باره مشاهده می شود که خداوند به پیغمبر خود می گوید که «بگو من بشری مثل شما هستم» اما آیا این عمل می شود؟ اقتدارگرایی افرادی که در ظاهر مروج دین هستند، همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است. ازطرف دیگر مردم هم با تبعیت از جهالت و آن اختلاف طبقاتی –به طور مثال ثروتمند و کم ثروت و ...- در فضایی قرار می گیرند که بیش از آنکه محتوای اسلامی باشد، شکل اسلامی به خود می گیرد و این مستلزم گذشت زمان است.
هاشمی با اشاره به آیه «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم» ادامه داد: این در قرآن هم درک شده است یعنی تا در جامعه، تحول فکری ایجاد نشود و تا مردم تغییر ماهوی پیدا نکنند، سرنوشت این قوم همین است که هست. بر این اساس عبور از این مرحله مستلزم آن است که مردم از آگاهی های لازم و کافی برخودار شوند و آن وقتی است که مندرجات اسلامی به مردم به نحوی تفهیم شود که احساس کنند خودشان هستند. وقتی خودشان هستند، پدیده ای به نام وجدان رو در روی آنها قرار می گیرد و به این ترتیب اخلاق در جامعه متداول می شود.
ممکن است جهالتی در جوامع دینی باشد که اصلا ربطی به دین ندارد
او با بیان اینکه در هر صورت ممکن است جهالتی در جوامع دینی باشد که اصلا ربطی به دین ندارد، گفت: اما کسانی به نحوی شکلی از دین گرفتار می شوند و به این ترتیب است که متاسفانه در اغلب کشورهای اسلامی بیش از آنکه آن مندرجات حقوق بشری در اندرون نهفته باشد، همان اختلاف طبقاتی و سلطه ای که گروهی بر مردم دارند، راه را بر اندرون آن اسلام تنگ می کنند و به این ترتیب اسلام در غربت قرار می گیرد. امروز با پیشرفت های علمی حاضر تحولاتی رخ داده است و میان مردم مبادلات اندیشه صورت می گیرد. در گذشته بیشتر مردم بیسواد بودند، اما امروز در بعضی جاها اجازه فکر کردن به افراد نمی دهند. این در حالی است که در قرآن گفته شده است که «هَل یَستوی الاَعمی وَ البَصیر افلا تتفکرون».
عضو شورای عالی کمیسیون حقوق بشر اسلامی با اشاره به سخن دکارت که «من فکر می کنم پس هستم» اظهار کرد: فکر بخشی از هستی انسان است و قرآن هم می گوید چرا فکر نمی کنید. در حالی که مشاهده می شود افراد در فکر کردن تابع این و آن هستند که این آن را گفته و آن این. تغییر این وضعیت مستلزم مدنی سازی نهادهاست. انسان بالذات اجتماعی است، اما از طرف دیگر هر فردی فکر می کند. در نتیجه تعدد افکار و اندیشه ها در جامعه، تضارب اندیشه ها در جامعه را هم همراه خود می آورد. اگر در جامعه ای بسته باشد، این گونه است که بر فرض من فکر می کنم، من حق دارم اما تو حق نداری. در حالی که در دین اسلام، مبادله اندیشه ها مطرح است.
او با اشاره به آیه «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه» گفت: یعنی همه سخن ها را بشنوید و بهترین آن را انتخاب کنید. لازمه این موضوع، آزادی است؛ آزادی تجمع و تشکل، آزادی بیان و آزادی تبادل اندیشه ها. اگر در جامعه فضا باز باشد، مردم از برکت فکر و عقل خدادادی به سمت خوبی ها حرکت می کنند. اینکه گفته شود تو حق حرف زدن نداری، اصلا با منطق اسلام سازگاری ندارد.
هاشمی با بیان اینکه یکی از مندرجاتی که در این خصوص در قرآن وجود دارد، حرکت به سمت دوستی است، اظهار کرد: در قرآن گفته شده است که «عسى الله أن يجعل بينكم وبين الذين عاديتم منهم مودة؛ چه بسا بین شما و کسانی که با هم دشمن بودید دوستی برقرار شود» چقدر باید دشمنی و مرگ بر ها را دنبال کرد؟ حرف قرآن این است که اگر هم جنگ و دشمنی داشتیم، دوستی ایجاد شود که حافظ آن را به خوبی درک کرده است که می گوید: درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/ نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد. این موارد از مندرجاتی است که در دین اسلام نهفته شده است.
او با بیان اینکه معمولا دین اسلام معمولا بر جلوه های هنجاری، ساختاری و رفتاری قرار می گیرد، گفت: از نظر هنجاری دین اسلام، دین انسان است. اصلا دین برای چیست؟ دین برای آن است که مردم خوب زندگی کنند، برای همان کرامت انسانی است. در قرآن گفته شده است که «و لقد كرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البّر و البحر و رزقناهم من الطّيبات...» انسان ها راهی بر و بحر می شوند، این کرامت اسانی است و آزادی را در خود دارد یعنی من که راهی بر و بحر می شوم، برای دسترسی به خواسته هایم باید آزادی داشته باشم. این لازمه زندگی فردی و اجتماعی و این آیه کرامت انسانی است.
هاشمی درباره کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران بیان کرد: مسایلی پیش آمد که از نظر تاریخی ناگزیر از اشاره هستم که چرا کمیسیون اسلامی حقوق بشر ایجاد شد. آنچه مسلم است، حقوق بشر، انسانی است. اعلامیه حقوق بشر این بود که کلیه افراد بشر باید آزاد باشند، از نظر حیثیت با هم برابرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد و برابری را مطرح کرده است. در عین حال مسایل و جدال هایی از جمله کشتار رخ داده در مسجدالاقصی پیش آمد و به این دلیل که بنیانگذار اعلامیه حقوق بشر اروپایی ها و بیشتر مسیحی ها بودند، یک کلاس اجتماعی ایجاد شد و به طور کلی یک اندیشه ضد اسلامی به وجود آمد. به این جهت مسلمان ها در مقابل این قضیه ایستادگی کردند و خود یک اعلامیه به نام اعلامیه حقوق بشر اسلامی را مطرح کردند که در این زمینه مشاهده می شود که همان مندرجاتی که در آنجا هست، همان حقوق بشر است، اما در اینجا کلمه اسلام را آورده اند و گفته اند شریعت و در آنجا گفته اند قانون.
او با بیان اینکه دین اسلام پدیده متنازعی نیست و در آن برابری و برادری و آزادی وجود دارد، گفت: حال در اینجا گفته می شود دیانت و در آنجا گفته می شود اخلاق. با توجه به آن کلاس اجتماعی که ایجاد شده بود، کشورهای اسلامی از خود بازتابی نشان دادند که اعلامیه اسلامی حقوق بشر بود. ایران هم چون کشوری اسلامی بود، متاثر از این قضیه کسانی که در راس امور حکومتی بودند، به تشکیل یک نهاد ملی به نام کمیسیون حقوق بشر اسلامی مبادرت کردند که در سال 1374 ایجاد شد و تلاش ها تکاپوهایی در این زمینه وجود دارد.
هاشمی نخستین ایجادکنندگان این کمیسیون را دست اندرکاران حکومتی، مقامات، وزرا، معاونت های آنها و ... دانست و گفت: به تدریج کمیسیون حالت منطقی ترویجی پیدا کرد، اما این کمیسیون در ابتدا به قوه قضاییه وابسته بود؛ آن زمان آقای یزدی دست اندرکار آن بود و به هر حال ایجاد شد. نهاد ملی بود، نمایندگاه مجلس نمایندگان قوه مجریه و قضاییه و اساتید و حقوقدان ها و وکلا بودند. من هم از سال 74 به عنوان عضو شورایعالی قضایی در این کمیسیون حضور پیدا کردم و تا امروز در برنامه ها مشارکت داشته ام و در جلسات شرکت کرده ام.
او با اشاره به مشکلاتی که کمیسیون در سال 78 با آن رو به رو شد و تلاش هایی که برای قرار گرفتن زیر مجموعه قوه قضاییه صورت گرفت، اظهار کرد: در نهایت آن تلاش ها به نتیجه نرسید و کمیسیون به عنوان یک نهاد مستقل، اعتباری بین المللی هم پیدا کرده بود، استقلال خود را حفظ کرد. خوشبختانه اساتید و افراد مستقل در آنجا همراهی هایی می کنند. کمیسیون هم از این جهت هم تلاش های ارشادی دارد یعنی حقوق بشر را در مناطق مختلف ترویج می کند و هم در رابطه بین المللی کارهایی خوب انجام می دهد. یکی دیگر از اقدامات کمیسیون حقوق بر اسلامی تلاش و تکاپو در حل مشکلات افرادی است که مسایل و گرفتاری هایی دارند.
15مرداد94
منبع: شفقنا
N1141/U0/S1,/C8/T1